حق هوای پاک در ایران: چالشها و راهکارها
حق توجهی از هوای پاک یکی از حقوق بنیادین انسانهاست که در قوانین بینالمللی و داخلی به رسمیت شناخته شده است. در ایران، این حق با چالشهای جدی است و نیازمند شناختتر از وضعیت، قوانین، روشها، و راهکارهاست.
هوای پاک از نظر سلامتی و محیطزیست بسیار زیاد است. هوا یکی از منابع اصلی بیماریهای قلبی، ریوی، سرطان و مشکلات است و بر محیطزیست نیز تأثیر منفی میگذارد. در ایران، بهویژه در کلانشهرها مانند تهران، مشهد، و اهواز، هوا به خانههای خودروهای فرسوده، صنایع آلاینده، گردوغبار و استفاده از سوختهای غیراستاندارد تشدید شده است.
قوانین متعددی در ایران برای حفاظت از هوا وجود دارد. اصل پنجاهم قانون اساسی و هوای قانون پاک مصوب ۱۳۹۶ وظایف روشنی برای دستگاههای مختلف تعیین کردهاند. سازمان محیطزیست، وزارت صنعت و معدن، نفت و شهرداریها در وزارت نیرو. ایران همچنین عضو معاهدات بینالمللی مانند کنوانسیون تغییرات اقلیمی پاریس است. با این حال، اجرای قوانین با مشکلاتی مانند نبود نظارت کافی، منابع مالی، و سوءمصرف روبهرو است.
برای بهبود وضعیت، دولت باید مانند نوسازی ناوگان حملونقل عمومی، بهبود کیفیت سوخت و توسعه انرژیهای ذخیرهسازی را انجام دهد. مردم نیز میتوانند با استفاده از خودروهای شخصی، همکاری با سازمانهای مردمنهاد و ترویج فرهنگ حفاظت از محیطزیست، نقشی داشته باشند. در نهایت، هوای پاک حق طبیعی همه مردم است و در آن نیازمند همکاری مشترک دولت، صنایع و مردم خواهند بود.
گزارش هوا در ایران به دلیل ترکیبی از عوامل طبیعی و انسانی، یکی از مشکلات بزرگ زیستمحیطی است. در اینجا به توضیح علل مختلف هوا در ایران پرداخت می شود:
1. وسایل نقلیه موتوری
با افزایش جمعیت و افزایش تعداد خودروها، از وسایل نقلیه در شهرهای بزرگ ایران به یکی از مهمترین انتخابها در تهران تبدیل میشود. خودروهای قدیمی با موتورهای ناکارآمد و سوختهای بیکیفیت مانند بنزین و گازوئیل آلوده به ترکیبات گوگرد و سرب، در افزایش آلایندههای گازی (مانند دیاکسید نیتروژن، دیاکسید کربن و مونواکسید کربن) و ذرات معلق نقش دارند. علاوه بر این، سیکلتها نیز که موتورهای چندگانه سیستمهای کنترل آلایندگی هستند، به میزان زیادی از این وضعیت میافزایند.
2. صنعت و نیروگاهها
صنایع مختلف در ایران به ویژه صنایع فولاد، سیمان، پتروشیمی و تولید انرژی از سوختهای فسیلی، منابع عمده منابع هوا هستند. نیروگاههای تولید برق که از سوختهای فسیلی مانند زغال و گاز استفاده میکنند، میتوانند از آلایندههای گازی مانند دیاکسید گوگرد (SO2)، دیاکسید نیتروژن (NO2) و سنگهای گازی تولید کنند. این آلایندهها به همراه آلایندههای دیگر باعث ایجاد مه دود (مه دود) میشوند.
3. گرد و غبار و بیابانزایی
ایران در یک خشک و نیمهخشک واقع شده است که این ویژگی باعث بروز پدیدههای طبیعی مانند طوفانهای گرد و غبار میشود. از سوی دیگر، گسترش بیابانها و خشک شدن منابع آبی باعث افزایش میزان گرد و غبار در هوا میشود. این پدیده نه تنها مشکلاتی را که ایجاد میکند، میتواند بر روی سلامت عمومی و کیفیت هوا تأثیر منفی بگذارد. بسیاری از مناطق مرکزی و جنوب شرقی ایران به شدت در معرض این طوفانها قرار دارند.
4. کشاورزی و سوزاندن مزارع
در مناطقی از ایران، کشاورزان پس از برداشت محصولات کشاورزی به سوزاندن باقیمانده گیاهی میشوند که این عمل باعث تولید دود و گازهای آلایندهای مانند دیاکسید کربن، مونوکسید کربن و ذرات معلق میشود. این نوع بیشتر در فصل برداشت و در مناطق کشاورزی کشاورزی زیاد مشاهده می شود. علاوه بر این، از بیرویه از سموم شیمیایی و آفتکشها در کشاورزی نیز میتوان به هوا و آب استفاده کرد.
5. نظارت و استانداردهای زیستمحیطی
یکی از موارد مهم هوا در ایران، ضعف در نظارت بر صنایع، نیروگاهها و وسایل نقلیه است. زیستمحیطی در بسیاری از موارد به درستی اجرا نمیشود و این ویژگیها باعث میشوند که آلایندهها به صورت آزادانه وارد شوند. در حالی که در پیشرفته قوانین سختگیرانه برای کنترل آلایندگی خودروها و صنایع وجود دارد، در ایران این روند بهطور کامل پیادهسازی نمیشود.
6. شرایط جوی و پدیده های جوی
در فصول سرد، شرایط جوی مانند وارونگی دما (Inversion) میتواند هوا را تشدید کند. در این شرایط، هوای سرد به دلیل سنگینی در لایههای پایینی جو باقی میماند و از بالا رفتن آلایندهها جلوگیری میکند. این پدیده در بسیاری از کلانشهرهای ایران بهویژه تهران که در یک دره قرار دارد، باعث میشود که در سطح پایین تجمع کرده و وضعیت هوا بهشدت وخیمتر شود.
7. پوشش گیاهی و فضای سبز
فضای سبز و پوشش گیاهی در برخی از مناطق شهری ایران نیز باعث تشدید هوا میشود. درختان و گیاهان میتوانند آلایندههای موجود در هوا را جذب کنند و هوای تمیزتری را فراهم کنند. اما در شهرهای بزرگ مانند تهران، رشد بیرویه و گسترش مناطق شهری باعث افزایش فضای سبز و افزایش میشود.
8. وابستگی به سوختهای فسیلی
اقتصاد ایران به سوختهای فسیلی (گاز، بنزین، گازوئیل و غیره) وابسته است. این سوختها نه تنها در صنایع بلکه در مصارف خانگی و حمل و نقل میشوند. از این منابع انرژی میشود. در حالی که از انرژیهای پاکتر مانند انرژی خورشیدی و بادی حرکت کردهاند، ایران هنوز هم از سوختهای فسیلی استفاده میکند.
نتیجه گیری
هوا در ایران یک مشکل پیچیده است که نیاز فوری و فوری در سطوح مختلف است. اصلاح سیستمهای عمومی، ارتقاء فناوریهای صنعتی، افزایش سطح حملونقل عمومی، و توسعه انرژیهای پاک میتوانند گامهای موثری در کاهش انتقال هوا باشند.
مردم در برابر حق طبیعی خود مانند هوای پاک سکوت میکنند، این امکان وجود دارد که به جنبههای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه مربوط میشود. برخی از مهم ترین این عبارت عبارتند از:
1. عدم آگاهی و اطلاعرسانی
بسیاری از افراد از شدت و میزان مشکل در هوای آگاه هستند یا آن را نمیتوانند درک کنند. اطلاعرسانی یا اطلاعرسانی در مورد خطرات هوا و تأثیرات آن باعث میشود که مردم نادرست به این موضوع آسیب بزنند که این موضوع را به سلامت نشان دهند.
2. مقایسه با مشکلات بزرگتر
در جوامعی که با مشکلات اقتصادی، اجتماعی یا سیاسی بزرگتر روبرو هستند، بسیاری از مردم به دلیل فشارهای معیشتی و زندگی، اولویتهای خود را تغییر میدهند. برای مثال، در شرایطی که فقر، بیکاری یا تورم بالاست، مردم ممکن است هوای پاک را در مقایسه با مشکلات روزمرهشان کماهمیتتر ببینند.
3. نظارت و پاسخگویی
عدم وجود شفافیت و پاسخگویی از طرف دولتها و نهادهای مسئول میتوانند باعث ایجاد بیاعتمادی و نارضایتی در مردم شوند. وقتی مردم میبینند که هوا بهطور مداوم در حال افزایش است، اما هیچ تصمیمی از طرفی برای بهبود وضعیت نمیشود، نمیشود که اعتراضات آنها تأثیری نداشته باشد و این باعث شود که سکوت و بیتفاوتی میشود.
4. فقر و وابستگی به صنایع آلاینده
در بسیاری از مناطق، برخی از صنایع آلاینده به عنوان منبع اصلی شغل و درآمد برای مردم هستند. این وابستگی اقتصادی به صنایع آلاینده میتواند مانع از اعتراضات مردم شود. به عبارت دیگر، مردم ممکن است نگران دست دادن شغل و معیشت خود باشند، به همین دلیل در برابر مشکلات زیستمحیطی سکوت میکنند.
5. احساس بیتفاوتی یا نامیدی
در برخی از جوامع، احساس بیتفاوتی نسبت به مشکلات زیستمحیطی و یا تجربه عدم تغییر پس از سالها اعتراض و تلاش، میتواند باعث شود مردم در برابر هوای آلوده و شرایط نامناسب سکوت کنند. ناامیدی از تغییر وضعیت احساس نمیتواند باعث شود که مردم فکر کنند اقدامی برای بهبود وضعیت نمیشود.
6. مشارکت فعال در مسائل زیستمحیطی نیست
در برخی از جوامع، فرهنگ مشارکت مدنی و بررسی مسائل زیستمحیطی ممکن است ضعیف باشد. این فرهنگ اقتصادی که معمولاً با تحولات اجتماعی و سیاسی ارتباط دارد، میتواند در جامعهای که مشکلات و اجتماعی آن را بیشتر به چشم میآید، کمرنگ شود. مردم امکان پذیر است که به جای اعتراض و تغییر، به زندگی روزمره خود ادامه دهند.
7. سیاستگذاری ناکافی
گاهی اوقات تصمیمگیری سیاسی، به دلیل فشارهای اقتصادی و سیاسی، نمیتواند یا نمیخواهد تغییرات اساسی در سیاستهای زیستمحیطی ایجاد کند. نبود سیاستهای تصمیم، قانونگذاری دقیق و اجرای صحیح این قوانین میتواند بیاعتماد مردم را افزایش دهد.
8. عدم وجود گزینه های جایگزین
حتی در صورت عدم آگاهی مردم از هوا، گزینههای جایگزین برای حمل و نقل پاک، سوختهای ارزان و در دسترس، و فضای سبز مناسب، ممکن است باعث شود که مردم احساس کنند رفتار یا تغییر شرایط موجود بیفایده است. برای مثال، در شهرهای بزرگ که حمل و نقل عمومی ناکافی است یا از خودروهای شخصی اقتصادی استفاده می شود، تغییر رفتار مردم با استفاده از روش های کم آلاینده می شود.
نتیجه گیری
برای تغییر این وضعیت و ایجاد تغییرات و واکنش بیشتر در برابر زیستمحیطی مانند هوای پاک، نیاز به افزایش اطلاعات عمومی، حفظ نظارتها، ایجاد سیاستهای زیستمحیطی، و ایجاد شرایط اقتصادی و اجتماعی مناسب وجود دارد. همچنین، فرهنگ مشارکت اجتماعی و توجه به بلندمدت میتواند به مردم کمک کند تا در برابر هوا و سایر بحرانهای زیستمحیطی سکوت نکنند و برای بهبود شرایط اقدام کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر