روزنامه حکومتی آرمان به یک پرده از جنایات بزرگ در حق مردم ایران میپردازد.
مردمی که به دلیل فقر فرزندان خود را به مدرسه نمیفرستند. در این رابطه این رسانه حکومتی مینویسد: «پارسال در مقطع ابتدایی بیش از ۱۷۵هزار دانشآموز، در مقطع متوسطهی اول حدود ۱۹۸هزار دانشآموز و در مقطع متوسطهی دوم نیز حدود ۵۵۷هزار دانشآموز ترک تحصیل کردهاند. رقمی که در مجموع میتواند حکایت از ترک تحصیل حدود یک میلیون دانش آموز در کشور باشد».
دلایل ترک تحصیل دانش آموزان
عامل اصلی ترک تحصیل دانش آموزان فقر میباشد. عدم تامین مخارج زندگی انگیزه تحصیل فرزندانشان را از خانوادهها گرفته است. وقتی دانش آموزان آیندهای روشن برای آنها متصور نیست، دیگر انگیزهای برای تحصیل ندارند و مجبور میشوند ترک تحصیل کنند. فقر در محیط خانوادهها به گونهای است که ادامه تحصیل مدرسهای از توان سبد خانوار بیرون افتاده است.
رسانه حکومتی آرمان در این رابطه مینویسد: «فراهمنبودن سختافزارهای آموزشی و دشواریهای حضور در مدرسه، اعمّ از سقف بالای سر و حداقلهای امکانات رفاهی، که در مقایسههای میان مدارس برخوردار و غیربرخوردار، دانشآموزان ضعیف را وامیدارد تا عطای مدرسه را به لقایش ببخشند».
علی اصغر سعیدی جامعه شناس حکومتی می گوید: «خانوادهها به دلیل تورم و وضعیت بد اقتصادی فرزندان خود را به مدرسه نمیفرستند». فشار تورم روی دوش خانوادهها و ناامیدی آنها از نظام آموزشی یکی دیگر از علل ترک تحصیل دانش آموزان میباشد. تله فقر باعث میشود که خانوادهها از ادامه تحصیل فرزندان شان خود داری کنند.
آمارهای ترک تحصیل دانش آموزان
در رابطه با ترک تحصیل دانش آموزان رسانه حکومتی آرمان امروز گزارش میدهد که: «بر اساس دادههای مرکز پژوهشهای مجلس در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۴۰۱بیش از ۹۱۱هزار نفر در سنین ۶تا ۱۷سال از تحصیل جا ماندهاند و ۲۷۹هزار دانشآموز نیز ترک تحصیل کردهاند. رقمی بزرگ که بسیاری از کارشناسان اقتصادی و جامعهشناسان آن را هشدارآمیز خواندهاند». البته هشدارها برای حکومت ولایت فقیه بخیه زدن بر آب است و هیچ تاثیری روی گوشهای ناشنوای کارگزاران حکومتی ندارند.
رسانه آرمان در ادامه گزارش خود مینویسد: «حدود ۷۰درصد از کودکان بازمانده از تحصیل در دهک اول تا پنجم قرار دارند. دهک دوم نیز در این آمار بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است».
کارگزاران حکومتی هر کدام دلایل ترک تحصیل دانش آموزان را به گونهای تفسیر میکنند. یکی از کارگزاران حکومتی عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی را عامل بازماندن از تحصیل میداند. برخی بر این باورند که فرزندان، نیروی کار خانواده هستند و فرستادن آنها به مدرسه به افزایش هزینههای خانواده و حتی کاهش درآمد آنها منجر میشود؛ به ویژه در مقاطع پایین تحصیلی.
در همین زمینه
نرخ ترک تحصیل در مقطع ابتدایی ۳۰ درصد افزایش یافته است
بالا بودن هزینه فرصت آموزشی
کارشناسان حکومتی معتقدند که اگر «فردی ۶سال زمان بگذارد و مدرک ابتدایی بگیرد، انتظار درآمدی زیادی ندارد. در حال حاضر افرادی که دیپلم گرفتهاند هم انتظار درآمدی زیادی ندارد. حتی فارغالتحصیلان مقطع لیسانس در برخی رشتهها نیز انتظار درآمدی ندارند به تعبیر اقتصادی هزینه فرصت آموزشی بالاست. یعنی تعداد سالهای آموزشی نهتنها درآمدی ایجاد نمیکند بلکه هزینهها را هم افزایش میدهد».
در حال حاضر میزان هزینهای که حکومت ولایت فقیه برای سیاستهای صدور بینادگرایی اختصاص میدهد بیش از بودجه برای آموزش و پرورش است. دولت ضد مردمی ولایت فقیه هزینه آموزش را بر عهده خانوارها گذاشته است. گرانی و تورم موجود توان ادامه تحصیل را از فرزندان خانوادهها گرفته است.
حتی کارشناسان خود حکومتی هم اعتراف میکنند که «هزینه فرصت آموزشی بالاست. یعنی تعداد سالهای آموزشی نهتنها درآمدی ایجاد نمیکند بلکه هزینهها را هم افزایش میدهد. بنابراین زمانی که هزینه فرصت بالا میرود خانوادهها تصمیم میگیرند که فرزندان خود را به مدرسه نفرستند».
دولتهای مردمی تمام تلاش خود را بکار میبرند تا تحصیل را رایگان کنند. این امر باعث پیشرفت و گشایش در امر شکوفایی استعدادها میشود. اما حکومت ولایت فقیه تنها به موضوعی که اهمیت نمیدهد پیشرفت و شکوفایی کشور است که تنها فرزندان ایران زمین این استعداد را دارند. خامنهای و حکومت مستبد او بیشتر به حوزه و آخوند پروری برای سیاستهای ضد آموزشی خود تلاش میکند.
البته مردم ایران که نفرت عمیقی از پدیده مخربی بنام آخوند دارند خواب و خیالهای خامنهای را نقش بر آب میکنند. قیامهای مردمی و مبارزه برای برهم زدن وضع موجود در مسیر امحاء تمام سیاستهای آخوندی در برنامه جوانان انقلابی است و برای فعلیت بخشیدن به آن آماده میشوند.
#حقوق بشر
#حق تحصیل رایگان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر