۱۴۰۳ آبان ۲, چهارشنبه

دیکتاتوری ایران

 

حکومت دیکتاتوری در ایران

برای توضیح کامل تر پیشنهاد، ابتدا باید حکومت دیکتاتوری را دقیق تر تعریف کنیم. دیکتاتوری از حکومت است که در آن یک فرد یا گروه کوچک از افراد به طور معمول قدرت را در دست دارند و از روش‌های غیردموکراتیک برای حفظ قدرت استفاده می‌کنند. در این نوع حکومت‌ها، حقوق فردی و سیاسی به شدت محدود می‌شود و حکومت می‌کند تا از طریق کنترل کامل رسانه‌ها، قوه قضاییه، و نهادهای امنیتی از هر گونه مخالفت و اعتراض مانع شود.


حکومت جمهوری اسلامی ایران بر اساس برخی از ویژگی‌های مشترک با دیکتاتوری‌ها، از سوی تحلیلگران و تعیین‌کننده‌ها به عنوان یک نظام دیکتاتوری یا نیمه‌دیکتاتوری توصیف می‌شود. در ادامه، به تفصیل عواملی که منجر به چنین دیدگاهی می شود، پرداخت خواهد شد:


۱. قدرت در دست رهبر


در قانون اساسی ایران، رهبر (ولی فقیه) دارای اختیارات بسیار مهمی است. عالیترین مقام سیاسی و دینی کشور است و قدرتهای زیر را در اختیار دارد:


کنترل کامل بر نیروهای مسلح: رهبر فرمانده کل ارتش نظامی و امنیتی است و این شامل نیروهای پاسداران، ارتش و نیروی مدیریت می شود.


سیاست های کلی نظام: تعیین کننده جهت گیری های کلی کشور در حوزه های سیاست خارجی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است.


کنترل بر قوه قضاییه: رئیس قوه قضاییه توسط رهبر تعیین می‌شود و قوه قضاییه استقلال کامل از حکومت ندارد. بسیاری از تصمیمات قضایی به‌ویژه در زمینه پرونده‌های سیاسی تحت نفوذ مستقیم یا غیرمستقیم رهبر است.


نظارت بر نهادهای کلیدی کشور: رهبر مستقیماً یا غیرمستقیم بر نهادهای کلیدی مانند شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام و صدا وا (رسانه ملی) تسلط دارد.



۲. نقش شورای نگهبان و انتخابات غیرآزاد


یکی از ارکان اصلی دموکراسی، انتخابات آزاد و عادلانه است. در ایران انتخابات می‌شود، اما شورای نگهبان که نیمی از اعضای آن توسط رهبر و نیمی دیگر توسط رئیس قوه قضائیه (که خود منصوب رهبر است) انتخاب می‌شوند، صلاحیت نامزدها را بررسی و تایید یا رد می‌کند. شورای نگهبانی از نامزدهای مخالف حکومت یا افرادی که دیدگاه‌های متفاوتی از حاکمان دارند را رد احکام می‌کند. این امر باعث می شود تا عملاً غیررقابتی و محدود به نامزدهای تایید شده از سوی نظام باشد، و بسیاری از مردم و گروه های مخالف نظام، انتخابات را نشان دهند.


۳. سرکوب مخالفان سیاسی


در ایران، مخالفان سیاسی، روزنامه‌نگار، فعالان حقوق بشر، و تهدیدان حکومت با خطر سرکوب، زندان و حتی اعدام هستند. این سرکوب‌ها شامل موارد زیر است:


حبس و شکنجه مخالفان: منتقدان سیاسی، فعالان مدنی و روزنامه‌نگاران که سیاست‌های حکومتی را مورد انتقاد قرار می‌دهند، بدون محاکمه عادلانه دستگیر و زندانی می‌شوند. بسیاری از آنها گزارش دادند که تحت شکنجه قرار گرفته اند.


محدودیت‌های سنگین بر مطبوعات و رسانه‌ها: در ایران، رسانه‌های مستقل به شدت محدود هستند و بیشتر رسانه‌ها تحت کنترل دولت یا نهادهای نزدیک به حکومت هستند. کسانی که تلاش می‌کنند صدای مخالفان را بلند کنند، ممکن است با تعطیلی رسانه‌های خود یا دستگیری مواجه شوند.


اعدام‌های سیاسی: در مواردی، مخالفان سیاسی و اعضای گروه‌های مخالف با حکم اعدام مواجه شده‌اند. حکومت ایران سابقه طولانی در اعدام‌های سیاسی دارد، به ویژه در دهه‌های گذشته که هزاران نفر از مخالفان نظام اعدام شدند.



۴. کنترل شدید اجتماعی و مذهبی


در جمهوری اسلامی ایران، ایدئولوژی مذهبی شیعه دوازده‌امامی نقش مرکزی در حکومت دارد. این باعث شده تا قوانین و مقررات مذهبی بر تمامی جنبه‌های زندگی اجتماعی و فردی شهروندان تاثیر بگذارد:


محدودیت‌های اجتماعی: آزادی‌های فردی، به ویژه در حوزه‌های پوشش، رفتار اجتماعی، و فعالیت‌های فرهنگی به شدت محدود شده است. زنان موظف به رعایت حجاب هستند و نهادهای دولتی مانند "گشت ارشاد" برای کنترل پوشش و رفتار اجتماعی شهروندان وجود دارند.


نقش دین در قانونگذاری: بسیاری از قوانین ایران بر اساس تفسیرهای خاص از شریعت اسلامی وضع شده است. این امر به محدودیت‌هایی بر حقوق زنان، اقلیت‌های دینی و مذهبی، و دگراندیشان منجر شده است.



۵. نقش نیروهای نظامی و امنیتی


سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یکی از قدرتمندترین نهادهای نظامی و سیاسی در ایران است. این نهاد نه تنها بر امور نظامی، بلکه بر بسیاری از جنبه‌های اقتصادی و سیاسی کشور نیز تسلط دارد:


نفوذ در سیاست و اقتصاد: سپاه به‌واسطه قدرت نظامی و اقتصادی عظیم خود، بر سیاست داخلی و خارجی ایران تاثیرگذار است. شرکت‌ها و نهادهای اقتصادی وابسته به سپاه بخش‌های بزرگی از اقتصاد ایران را کنترل می‌کنند.


سرکوب اعتراضات: نیروهای سپاه و نیروهای امنیتی در سرکوب اعتراضات مردمی و جنبش‌های اجتماعی نقش عمده‌ای ایفا می‌کنند. اعتراضات سال‌های اخیر مانند جنبش سبز در سال ۱۳۸۸ و اعتراضات دی‌ماه ۱۳۹۶ و آبان‌ماه ۱۳۹۸ با سرکوب شدید مواجه شدند.



۶. کنترل رسانه‌ها و آزادی بیان


آزادی رسانه‌ها در ایران به شدت محدود است. تمامی رسانه‌ها تحت نظارت دقیق دولت قرار دارند و صدا و سیما که رسانه اصلی ملی است، مستقیماً تحت کنترل رهبر قرار دارد. رسانه‌های مستقل که از حکومت انتقاد کنند، اغلب تعطیل می‌شوند یا با سانسور شدید مواجه هستند. همچنین، اینترنت و شبکه‌های اجتماعی به‌طور دوره‌ای با محدودیت‌هایی مواجه می‌شوند، به ویژه در مواقع حساس سیاسی یا اعتراضات مردمی.


۷. عدم استقلال قوه قضائیه


قوه قضاییه در ایران به‌طور کامل از رهبر مستقل نیست. رئیس قوه قضاییه توسط رهبر منصوب می‌شود و دادگاه‌های سیاسی اغلب در راستای حفظ منافع حکومت و سرکوب مخالفان عمل می‌کنند. افرادی که به اتهامات سیاسی بازداشت می‌شوند، معمولاً محاکمه‌های عادلانه و شفافی ندارند و وکلای مدافع آن‌ها اغلب تحت فشار قرار می‌گیرند.


۸. سرکوب اقلیت‌های دینی و مذهبی


در ایران، پیروان اقلیت‌های دینی مانند بهائیان، مسیحیان، یهودیان، و سنی‌ها با محدودیت‌های شدیدی روبه‌رو هستند. این گروه‌ها اغلب در زمینه‌های شغلی، آموزشی و حقوقی مورد تبعیض قرار می‌گیرند و بعضاً با تهدید به زندان یا حتی اعدام مواجه می‌شوند.


جمع‌بندی


مجموع این عوامل، یعنی تمرکز قدرت در دست رهبر، کنترل شدید بر رسانه‌ها و بیان آزادی، سرکوب مخالفان سیاسی، نقش امنیتی امنیتی و نظامی در سیاست، و عدم انتخابات آزاد و عادلانه، باعث شده تا ایران از بسیاری از تحلیلگران به عنوان باشد. یک حکومت دیکتاتوری یا شبه‌دیکتاتوری توصیف شود. این حاکمیت علیرغم نهادهایی مانند مجلس و انتخابات، به دلیل‌های شدید در رقابت‌های سیاسی و کنترل دولت بر تمام نهادهای قدرت، به‌عنوان یک دموکراسی واقعی تلقی نمی‌شود.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

"طنز تلخِ تناقض‌ها"

https://youtube.com/shorts/fQ-EeZ4rhFI?si=5gjd_9V7xDafuWlZ شاه رفته مملکت شاپور می خواهد چه کار