۱۴۰۳ مهر ۱۲, پنجشنبه

زجر این زنان تمامی ندارد !

زندگی در مناطق کوهستانی و صعب العبور روستایی لرستان حکایت های سخت و طاقت فرسایی آنجاست که امکانات زندگی، مسکن، راه دسترسی، بهداشت، آموزش و کیفیت زندگی در سطح پایین تری قرار دارد!!اما زنان و مردان امیدوار به کار و تلاش مشغول  تلاشی از جنس تولید آنهم تک محصولی ،منطقه ای با اقلیم کوهستانی،  سردسیر و راههای منتهی به مناطق عشایری بصورت جاده خاکی و عمدتاً مالرو با شرایط آب و هوایی مستعد، مناسب اجرای طرحهای کشاورزی و منابع طبیعی ، پرورش و نگهداری دام (گوسفند و بز) و تولید صنایع متمرکز شوند.شرایط تولید و نگهداری کاملا سنتی و در نبود امکانات مکانیزاسیون و راه دسترسی  رونق تولید در این مناطق با حداقل های سرمایه گذاری صورت می پذیرد.و این حکایت مشترک مناطق روستایی لرستان است.



اما روایت مناطق روستایی شهرستان الیگوز با وسعت جغرافیایی 1170 کیلومتر مربع در دو منطقه پیشکوه و پشت قدری متفاوت و شرایط سخت در تابستان تابستان تابان و دسترسی به منابع آب و علف برای دامپروری است و کوچ به دامنه کوهستان حتی خانه هایی که وجود دارد. گل و سنگی را ترک و در سیاه چادر سکونت نمی بینند.سیاه چادری که ماحصل دسترنج زنانی است از جنس صبر و زحمت،سختی و زندگی پا به پای مردان و در بسیاری موارد کوشا تر از مردان ایل می جنگند تا بقایشان را به رخ رخ دهد. کوهستان های سر به فلک کشیده زاگرس بسیار است.حکایتی برای زندگی زنان و دختران روستایی در بخش ذلقی الیگودرز حکایتی از جنس سختی های اولیه زیستن است که حتی داشتنش را در ذهن ندارند.


فرسنگ ها راه خاکی و کوهستانی با پیچ و خم های سخت و خطرناک،پراکندگی جغرافیایی،نداشتن سرپناه مناسب،کمبود آب آشامیدنی سالم،بهداشت کم و نبود وسایل بهداشتی،سوء تغذیه،سوخت سنتی،تکیه به دامپروری سنتی و بار سخت فراوری محصولات لبنی،پخت نان و تامین غذای حداقلی بار سنگین است برای دوش زنان ساکن در روستاهای توسعه نیافته ذلقی الیگودرز تا در تامین اقتصاد خانواده نقش آفرین باشند. آنجاست که دختران در همان سال های اول آموزش ابتدایی را در مدارس روستای محل سکونتکهنت" در سال های زندگی بعدی کسری و یا اتاقکی در گوشه روستا است) التحصیل ویا ترک تحصیل می کنند. بزرگان برای رفتن به خانه بخت می شوند.ازدواجی که خود نقشی در انتخاب ندارند و بهانه ایی نیست فقط کافی است تا سیاه چادری دیگر در روستا و یا اتاقی گلین ساخته شود تا زوجی زندگی خود را آغاز کند تا چرخه ماندن در روستا و تداوم بقای را آغاز کند. ایل حفظ شود و در کنار این زندگی ساده نوع کوهستان هر آینه باید آماده ازدواج همسر را نیز داشته باشد در پاییز و زمستان با اولین بارندگی مشکلات ارتباط و راه شروع می شود.


در کنار همه سختی های معیشتی و امکانات،توسعه نیافتگی قصه مادران باردار و فرزندآوری جذاب و هیجان انگیز است که در دل کوهستان که امکاناتی برای تولد وجود ندارد و زیان برای سلامت کودک است. مادر بسیار بالاست آنهم برای بچه های اول و زایمان اولی!! بار داری در سنین پایین،عدم رعایت فاصله زایمان،عدم دسترسی به مراکز بهداشتی، فاصله زیاد و راه نامناسب برای انتقال سریع به مراکز درمانی،تغذیه نامناسب و ... باشد. اگر چه سال های دور قابل و مامای محلی این وظیفه را بعهده داشت اما با افزایش خطرات و آسیب پذیری دیگر مجالی برای زایمان طبیعی نیست و این پیکار نابرابر سختی های زندگی با زنان ادامه دارد تا کوه های سربه فلک را به ذلقی می کشاند به نظاره بنشید. که پایان این نبرد بیرحمانه چه می شود.




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

"طنز تلخِ تناقض‌ها"

https://youtube.com/shorts/fQ-EeZ4rhFI?si=5gjd_9V7xDafuWlZ شاه رفته مملکت شاپور می خواهد چه کار