۱۴۰۳ مهر ۱۴, شنبه

تسلیت به ایران《طبس》


 
من سوختم به پاکی و آتش من ماندم و گذشت سیاوش 

هرچه از معدن برون آید برای دولت است 
چون شهیدآید برون تقدیم ملت میکنه...
یک روز پلاسکو و آتش نشان هایش ، 
یک روز بلیط هواپیما و مسافرهایش
یک روز سانچی و ملوان هایش
یک روز قطار نیشابور و سر نشین هایش
و امروز طبس و معدنچی هایش
ما اینجا مرگ را هر روز زندگی میکنیم 
معدن طبس فرو ریخت ولی ما ۴۵ سال است که زیر آواریم ...


۳۱ شهریور ماه یازدهمین حادثه معدنی در کشور اتفاق افتاد و انفجار معدن زغال‌سنگ طبس در استان خراسان باعث کشته شدن ۵۲ نفر و مجروحیت بیش از ۲۰ نفر شد.
این حادثه در یکی از کارگاه‌های شرکت زغال‌سنگ معدنجوی عنوان شده است، اما بررسی این حادثه به کمیته ویژه‌ای متشکل از مرجع قضایی و وزارت صمت محول شده تا در اسرع وقت دلیل این حادثه برای ارزیابی‌کننده گازها باشد.

معدنجو طبس زیرمجموعه شستا بود که در دهه ۹۰ به بخش اختصاصی اختصاص یافته است. این معدن در مسیر جاده زغال سنگ طبس واقع شده است. مجموعه زغال سنگ طبس مجموعه بسیار وسیعی است که گفته می شود منطقه هرچه به سمت کرمان می رود زغال سنگ مرغوب است و دیواره ها نازک می شود، اما هرچه به سمت یزد میرود دیواره ها کلفت است و زغال مرغوب نیست. حادثه مرگبار در بخش نامرغوب زغال سنگ اتفاق افتاده است.


یکی از کارگرانی که از همکاران در حادثه جان باند به یکی از روزنامه‌های ایران می‌گوید: «آن‌قدر در تمام این سال‌ها مرگ دیده‌ایم که باور نمی‌کنید. هنوز یک ماه نشده است. همین حدود چهار هفته پیش یک پرتاب زغال در معدن داشتیم که ۴ نفر سوختند. ۴ نفر یعنی از سرتاپا سوختند، اما نمردند. هیچ‌کس از این مرگ‌ها حرف نمی‌زند. سال ۹۱، ۹ نفر جلوی چشم خودم پودر شدند. در سال 1395، برای کار کردن یکی از معادن زغالسنگ طبس شدم، اما پس از 3 سال و نیم بیرون آمدم. جایی که کار می‌کردم زیرنظر معادن اصفهان بود. معادن طبس هستند و شرکت های متعددی در آنجا کار می کنند. بیشترشان خصوصی هستند و پیمانکار. شرکت معدنی در آن کار می‌کردم، کارد را به استخوان می‌رساند. در آن سال با حق بیمه و سنوات و اضافه کار فقط 5 میلیون و 700 می‌گرفتم. خرج یک ماه زن و بچه‌ام را نمی‌رساندم. اگر واقعاً می‌خواستید حساب کنید اصل حقوق ۴ میلیون می‌شد. تازه به ما دستکش و چکمه و لباس مناسب هم نمی‌دادند. سطح ایمنی در معادن مختلف فرق می‌کند. من یک شیفت رفتم معدنجو و آمدم بیرون. واقعاً از نبود امنیت آنجا فرار کردم. بیشتر این بخش‌های خصوصی به صورت سنتی کار می‌شوند و مکانیزه هستند و امکانات اولیه را ندارند.  سنسور سنجش گاز در معادن سنتی نصب نیست. فقط دستگاه های گازسنجی کار می کنند. کارگاه‌های سطح سنتی ایمنی‌شان بسیار پایین است. لی کافی هم نداره. سعی می‌کنند تا جایی که ممکن است از همه‌چیز کم بگذارند. قاسمی، ۲۳ سال سن داشت. بچه‌اش تازه به دنیا آمده و فکر کنم، ۶ و ۷ ماهه است. مختاری عزیز که آخرین روزهای خدمتش بود. ما با هم زندگی کارگری داشتیم. همین را هم از ما می‌گیرند... وقتی در فضای معدنی انباشت گاز حفره‌هایی در میان لایه‌های زغال وجود دارد که هنگام برداشتن این حفره‌های گازی با سرعتی باورنکردنی زغال را به بیرون پرتاب می‌کنند. اگر این زغال به هر چیزی برخورد کند، آن را نابود می‌کند. میسوزند. جزغاله می‌کند. با این کار سخت در طول یک‌سال ما باید بالای شش دست لباس کار بگیریم. متأسفانه کوتاهی می‌کنند. قبل از اینکه نیروی کار وارد جبهه شود. این در کتاب قوانین آمده است. بعد از آن بررسی ناظر و مهندسان دیگر بروند و در مواردی که ایمنی کارها را بررسی و گازسنجی را انجام داد، بعد از اینکه وارد شوند. امام سالهاست این قوانین نادیده گرفته می‌شوند. حقوق شرکت‌ها به متخصصان و برخی از آنها به آنها نمی‌دهند و می‌خواهند کار را کم‌هزینه جمع کنند. بارها دیده شده که امنیت هم دل به کار نمی‌دهد. فقط یک سر میزند و میرود. در حالی که امنیت باید تا آخر عملیات در معدن وجود داشته باشد. بهره‌برداری از منابع طبیعی سودش به جیب کارفرماها می‌رود و هیچ سودی برای کار و برخی مهندسان ندارد.» [ ۲۵ ] 

علی مقدس زاده، رئیس کانون شورای اسلامی کار خراسان جنوبی به وزیر کار که برای دیدار به محل حادثه آمده بود می‌گوید: یک سنسور گاز متان نداریم. اگر یک سنسور گاز متان مانند معدن مرکزی داشتیم این اتفاق نمی‌افتاد. حقوق کارگران ۶ ماه دیگر در حال بسته شدن است {حداقل حقوق کارگری سال ۱۴۰۴}، خواهش می‌کنیم بر اساس حقوق اصلی ۴۱ باشد. رزرو تورم. اینها می‌دانید چقدر می‌گرفتند؟ ۱۲ میلیون تومان. 

#تسلیت به ایران

#طبس






هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

"طنز تلخِ تناقض‌ها"

https://youtube.com/shorts/fQ-EeZ4rhFI?si=5gjd_9V7xDafuWlZ شاه رفته مملکت شاپور می خواهد چه کار