۱۴۰۳ دی ۲۵, سه‌شنبه

تفکر پشت قانون حجاب و عفاف

 



تفکر پشت قانون حجاب و عفاف؛ عملیات ساخت قفس از وطن

سال‌ها است رهبر جمهوری اسلامی استراتژی دیرپای تغییر سبک زندگی مردم را پیش پای نهادهای فرهنگی خود گذاشته و همیشه بر آن تاکید داشته است. به زعم او، «دشمن» راهبرد اصلی خود را بر تغییر سبک زندگی مردم و تغییر باورهای آن‌ها انجام داده است، چرا که واقعیت‌های زندگی بر فکر، دل، روح انسان، مخاطبان و معاشرانش اثر می‌گذارند. 


و تحول در روحیات و خلقیات، فرآیند اصلاح و تغییر تغییر حاکمیت را رقم می‌زند و لابد علت خیزش «مهسا(ژینا) امینی» و تغییرات تغییر در مردم و همه ناکامی‌های دومینووار نظام ناشی از همین تغییر نگرش‌ها و شناخت‌ها است که به دنبال تغییر سبک زندگی است. آن‌ها و به واسطه توطئه «دشمنان» به وجود آمده‌اند. 


پس، از آن‌جا که سبک زندگی راهبردی برای تغییر نگرش‌ها و باورها است، حاکمیت باید آن را براساس ایدئولوژی و اهداف خود سامان دهد. به عبارت روشن‌تر، حفظ نظام در گرو تغییر سبک زندگی مردم است: «سبک زندگی از هدایتگری و استقلال فرهنگی است که پرداختن به این موضوع نسبت به هدایتگری سیاسی مهم‌تر و اساسی‌تر است.» 


از جمله جستجوهای بیوقفه حاکمیت، تدوین نقشه مهندسی فرهنگی کشور برای فرهنگ سازی و تغییر سبک زندگی بوده است. خامنه‌ی ۱۵ آذر ۱۴۰۱ در دیدار با اعضای «شورای انقلاب فرهنگی» گفت: «اگر ما می‌توانیم مهندسی فرهنگی را به معنای واقعی کلمه انجام دهیم، می‌توانیم گزاره‌های غلط را از فضای جامعه‌سازی کنیم.» 


فرهنگ اما مصنوعی نیست که به شورای عالی انقلاب فرهنگی سفارش داده شود. فرهنگ در بستر یک سرزمین، تاریخ، زبان، ادبیات، هنر، مذهب، اقتصاد، روابط اجتماعی، ارتباط‌های جهانی و دانش و اطلاعات پدید می‌آید. همین فرهنگ، شیوه زندگی، نوع خصوصیات، سلایق، هنر، مناسبات اجتماعی، سیاست‌ورزی و رابطه با حاکمیت را هم می‌کند.


در ساختار فکری مسوولان جمهوری اسلامی، همه چیز را همیشه می‌توان با زور و سرکوب به دست آورد. اگر نقشه مهندسی «انقلاب فرهنگی» و انواع و اقسام سیاست‌های خرد و کلان آن‌ها عقیم و بی‌ثمر مانده‌اند، باید با مردم، با زور، اجبار و خشونت شدید سخن گفت و گلوی آن‌ها را آنقدر فشار داد که یا به سبک زندگی «خانواده‌محور اسلامی». » و «حجاب و عفاف» مقدر تمکین کنند یا به فنا روند! 


بدینسان، «قانون حجاب و عفاف» به مثابه یک نقشه نوین اجتماعی خشن و موحش، البته درهم ریخته، آشوب زده و بیسامان، (همچنان که اینها از ماهیت آن سرچشمه میگیرند) در سپهر و اجتماعی ایران ظاهر شده است. این قانون به ساخت یک کره شمالی در سرزمین ایران بسته که اتفاقاً سبک زندگی مردم آن بر نافرمانی و سرپیچی از زور استوار است.


شماهای از بخش نخست قانون حجاب و عفاف را در این جا مورد بررسی قرار می‌دهیم.


توتالیتاریسم پیر، بیمار، مایوس و کودن، دگنک قانون به کمر بسته و به یکسان‌سازی لباس، موسیقی، فیلم، فضای شهری و سبک زندگی و حتی فکری که در سر آدم‌ها است، دست زده است. این، تکلیف قطعی و قانون‌پذیری لباسی است که می‌توانم بخرم و بپوشم را معین و حتی تکلیف اسباب‌بازی را هم دقیقاً معلوم کرده است.


طبق ماده پنج قانون، کارگروه مد و لباس موظف شده است طراحی، تولید، عرضه و استانداردهای لباس با سبک زندگی اسلامی خانواده‌محور و فرهنگ حجاب و عفاف را بر اساس معیارهای مصوب شورای فرهنگ عمومی، هر سال به دستگاه‌های اجرایی و صنوف و صنایع. مرتبط اعلام کند. 


در شرح این قانون تدوین شده است شورای فرهنگ عمومی بر اساس معیارهای شورای انقلاب فرهنگی، دستورالعمل های سالانه، تولید و عرضه اسباب بازی، عروسک و مجسمه، متناسب با سبک زندگی اسلامی خانواده محور و فرهنگ حجاب و عفاف را به دستگاه های اجرایی و کلیه صنوف و صنایع. دهد. لباس‌ها و مصنوعات مورد استفاده در برنامه‌های تلویزیونی و مجموعه‌های نمایشی باید مطابق همین الگوها باشند.


قانون به شدت نگران سمع و بصر ملت هم بوده است و در بند هفت ماده هشت توصیه شده است صداوسیما دستورالعمل صوت و تصویر فراگیر در حوزه سبک زندگی اسلامی خانواده‌محور و فرهنگ حجاب را وضع کرده است. 


طبق بند پنج ماده 9، سازمان تبلیغات اسلامی نیز موظف شده است فرهنگ سازی، تبیین شعائر دینی، شبکه سازی و سرمایه گذاری در مفهوم مفهوم عفاف و حجاب را با استفاده از قابلیت تبلیغاتی انجام دهد.


ماده 10 قانون، نحوه پوشش دانش‌آموزان و مواد آموزشی مدارس را بر محور سبک زندگی خانواده‌محور و فرهنگ‌سازی عفاف و حجاب معین و گزینش معلمان بر انقیاد مطلق به همین شیوه زندگی کرده است.


بر اساس بند سه ماده 11، برای دانشگاهیان نیز در جهت ترویج سبک زندگی اسلامی خانواده‌محور، لباس اجتماعی با همکاری کارگروه ساماندهی مد و لباس سفارش داده و تکلیف دروس آموزشی را بر اساس سبک زندگی خانواده‌محور معلومات، برای دختران و پسران کلاس‌های اختصاصی بیماران و حتی حتی موضوع پایان نامه‌ها را هم تعیین کرده است.


وزارت بهداشت هم در ماده 12 موظف به تهیه دستورالعمل اجرا می‌شود. 


در ماده ۱۵، حوزه‌های علمیه موظف به تبیین تکالیف فردی، افراد خانواده و اجتماعی جامعه با روش‌های اقناعی شده‌اند.


در ماده ۱۷، شهرداری‌ها موظف شده‌اند به ترسیم «خطوط فارق عینی» بر همه بناها، پارک‌ها، مراکز تفریحی، حتی محدوده دریاها و وسایل حمل و نقل عمومی.


آنقدر هم ماجرای عروسک و اسباب بازی و مجسمه ذهن پویای قانون را درگیر کرده است که در ماده ۲۰، وزارت امور دارایی را مامور کرده است که نگذارد عروسک، مجسمه، تابلو، مانکن و محصولاتی که «مروج برهنگی» می‌داند، وارد کشور می‌شود. می شوند.


اما نوع خاصی از فرهنگ سازی، یعنی تبدیل مردم عادی به جاسوسان و خبرچینان حرفه ای، مصرانه در قانون پی گیری شده است. مثلاً در بند پنج ماده ۲۸به معاونت‌های زنان دستور داده است «عوامل تضعیف‌کننده نقش زن در خانواده» را پیدا کنند. 


فرماندهی مدیریت نیز بر اساس ماده ۲۹ ماموریت یافته است که انسان عادی مورد وثوق حکومت را آموزش دهد که مرتکبان بدحجابی را شناسایی و احراز هویت و هنجارشکنی و عادی‌سازی رفتارهای خلاف عفت در فضای مجازی را انجام دهند. 


سپس در ماده 35 این افراد را مکلف به ارسال تصویر و مستندات کسانی کرده اند که زنان با حجاب را مسخره می کنند یا متعرض آن ها می شوند. به عبارتی، بادیگارد مجانی از میان لباس‌های شخصی برای زنان محجبه تدارک دیده می‌شود.


همه مجالس اندک است و فرصتی برای همه چیز وحشتناک قانون وجود ندارد اما در سراسر آن گواهی می دهد که حکومت یک عملیات برای ساختن قفسی بزرگ از یک میهن را با این قانون آغاز کرده است. قفسی که در آن همه را به جان هم می‌اندازد تا حاکمان مملکت برگزیده اسلامی از آسیب مردم ناراضی در امان بمانند.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

تاملی بر روز جهانی بازتاب نسل‌کشی رواندا؛ فریادی برای انسانیت

  مقدمه: در دنیایی که همچنان شاهد خشونت‌های